کلاهبرداری با رویای آمریکایی!
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۶۹۹۱۹۵
گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تعدادی از متقاضیان ایرانی لاتاری از دلایل شرکت کردن هر سالهشان در این قرعهکشی بزرگ مهاجرتی میگویند برندگان ایرانی لاتاری پس از مهاجرت چه تجربههایی را از سر گذراندهاند؟ یک جامعهشناس گفت : مهاجرت در هر شکل و مسألهای برای کشور مضر است، بهخصوص اگر مهاجرت نیروی تحصیلکرده جامعه را شامل شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید :صنعت «بخت آزمایی» چگونه فقیرترین افراد جامعه را دست به جیب میکند؟ +آمار
«ثبتنام لاتاری»، «گرینکارت رایگان» و «شايد شما يكی از ٥هزار نفر امسال باشيد.»
زمستان و پاییز هر سال از این تبلیغات روی دیوارهای خاکگرفته، شیشه مغازهها، کیوسکهای روزنامهفروشی، تیرهای چراغبرق و هر کجا که فکرش را بکنید ممکن است دیده شوند. فقط هم در و دیوارها نیستند، در فضای مجازی هم کم از این تبلیغات نمیبینید. ولی تیموری، معاون گردشگری سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، اواسط آبان ماه گفته بود تبلیغ و بازاریابی با عناوینی که مغایر با ارزشهای جامعه، اخلاق و قانون کشور است و مورد تایید سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری نیست، اما هرسال نزدیک زمان ثبتنام لاتاری که میشود، برخی به تکاپو میافتند.
آدرس سایتهای مختلفی که لاتاری را ثبتنام میکنند، روی آگهیهای زردرنگ خیابانی آمده، تا تب زندگی در آمریکا را به جان عابران بیندازد؛ تبی که امسال از ١١مهر تا آبان ماه در شهر به چشم میخورد و آدمهای مبتلا را راهی کافینتها میکند و پای سایتهای ثبتنام و مقابل دوربین عکاسیها مینشاند، تا برای اولینبار یا چندمینبار شانس تحقق رویایشان را امتحان کنند؛ رویایی که تاریخش به سال١٩٩٠ میرسد، دورانی که مطابق بخش ٢٠٣ قانون مهاجرت و ملیت آمریکا و به دستور کنگره آمریکا هرسال وزارت امورخارجه آمریکا با هدف متنوعکردن جمعیت مهاجران ایالاتمتحده به ٥٥٠٠٠هزارنفر از سراسر دنیا، کارت اقامت دایم آمریکا (گرینکارت) میدهد که از این تعداد سهم ایران ٣هزارو٥٠٠نفر است.
در این میان، در سال ٢٠١٦ دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا تلاش زیادی کرد تا به وعده انتخاباتیاش که همان پایاندادن به صدور ویزای بلندمدت از طریق لاتاری است، جامه عمل بپوشاند و حتی اعلام کرد: «امسال (سال ٢٠١٦) آخرین سال اجرای این برنامه است، چون تاکنون میلیونها نفر از طریق لاتاری به آمریکا مهاجرت کردهاند، این درحالی است که معتقدیم آمریکا نمیتواند خانهای برای جهان باشد.» با این همه، اما ثبت نام لاتاری برای سال ٢٠١٩ انجام شد. هر چند این احتمال وجود دارد که با نفوذ ترامپ در سنا و کنگره و لابیگریهای حزبش برنامه لاتاری برای سالهای آینده متوقف شود.
رویای برنده شدن«مژده» سالهاست که در ایالاتمتحده آمریکا زندگی میکند و دختر ١٠سالهاش متولد همانجاست: «وقتی همسرم در لاتاری ثبتنامم کرد، برایم یک شوخی بود، اما وقتی لاتاری را برنده شدیم، بیشتر از خوشحالی ترسیده بودم، ترس جدایی از زندگی متداولی که داشتم آزارم میداد.» همسر مژده همانجا ادامه تحصیل داده و حالا در شرکتی کار میکند، البته زندگی در سالهای اول برای مژده سخت بود، اما حالا به زبان انگلیسی تسلط دارد و مشتریهای خاص خودش را در آرایشگاه پیدا کرده است. مهدی اما به خوششانسی مژده نیست. او سالهاست که در رویای زندگی در این کشور و برنده شدن در لاتاری به سر میبرد. امسال هم شانسش را امتحان کرده: «میدانم مهاجرت منجر به خوشبختی نمیشود، اما دوست دارم این اتفاق بیفتد، چون کمهزینهترین راه برای مهاجرت همین لاتاری است.» مهدی بعد از سالها ثبتنام در لاتاری به این واقعیت پی برده که احتمال برنده شدن در این قرعهکشی کم است، اما هنوز از امتحان کردن شانسش ناامید نشده است.
«افسانه» و همسرش هم از برندگان لاتاریاند و چندسالی میشود که در یکی از ایالتهای آمریکا زندگی میکنند. این زوج راههای زیادی را برای مهاجرت امتحان کرده بودند، اما درنهایت این اتفاق از طریق لاتاریافتاد: «راههای مختلفی را برای مهاجرت امتحان کردیم و هزینههای زیادی را هم متحمل شدیم، حتی یکبار برای مهاجرت به کانادا همه زندگیمان را فروختیم و دیگر از وکیلی که قرار بود کارمان را درست کند، خبری نشد. لاتاری واقعا شانسی است.» افسانه چند شاگرد برای آموزش موسیقی دارد و همسرش دندانپزشک است و توانستهاند با پشتسر گذاشتن سختیها به آرامش نسبیای برسند: «شاگردانم بیشتر فرزندان خانوادههای ایرانیاند که دوست دارند تار و دف زدن را بیاموزند.»
«مازیار» متولد سال ٧٣ است و در یک شرکت معتبر خودروسازی کار میکند؛ کاری که دوست دارد: «هیچگاه به رفتن فکر نکرده بودم. لاتاری کمهزینهترین روش رفتن است برای فردی که در سنوسال من است.» رضا اما آدم خوششانستری بوده و از پس برنده شدن در لاتاری برآمده و از ١٨سالگی بهعنوان شهروند آمریکایی در آن کشور زندگی میکند: «١٨سال بیشتر نداشتم که داییام در لاتاری ثبتنامم کرد، اما خودش قبول نشد و قرعه به نام من افتاد. البته خالهام ساکن آمریکا بود و حضورش توانست به من کمک کند. همینجا تحصیلاتم را ادامه دادم و حالا زندگی خوبی دارم، البته همیشه همهچیز خوب نبوده، چون در دوران دانشجویی در رستوران کار میکردم، اما مطمئن بودم بعد از تحصیلاتم زندگی بهتری خواهم داشت. افراد زیادی هستند که از کشورهای مختلف به واسطه لاتاری یا روشهای دیگر مهاجرت کرده و نتوانستهاند رویایشان را بسازند.»
پولهایی که جابهجا میشودآمارها از سهم نیمدرصدی ایرانیان از کل جمعیت آمریکا حکایت دارند؛ یعنی جمعیتی حدود یکمیلیون و ٤٠٠هزار نفری. لاتاری تنها خانه آرزوهای متقاضیان شرکت در آن نیست، زمان ثبتنامش که میرسد، شرکتهای ایرانی که برای تبلیغ این قرعهکشی دست به کار میشوند، هم پول زیادی به جیب میزنند؛ شرکتهایی که هر ساله با نزدیکشدن به تاریخ برگزاری این قرعهکشی تبلیغاتشان را شروع میکنند تا با تکمیل تنوع نژادی آمریکا منبع درآمدی هم برای خودشان دستوپا کنند. این شرکتها خدماتی مثل ثبت نام بدون اشكال، اطلاع بهموقع از زمان ثبتنام، سهميهها و تمديد مهلت قرعهكشي، استانداردهاي عكسي، جلوگيري از خطر كلاهبرداري، اطلاعات زندگي و مهاجرت و... ارایه میدهند و در قبال آن بين ١٥ تا ٦٠هزار تومان دريافت ميكنند، در حالی که ثبتنام در این قرعهکشی رایگان است. اگر فرض را بر این بگذاریم که سالانه نیممیلیون متقاضی برای لاتاری داشته باشیم و از هرکدام ٤٠هزارتومان دریافت شود، سالانه ٢٠میلیاردتومان گردش مالی به دنبال دارد.
کلاهبرداری از رویای دیگرانلاتاری و اشتیاق زندگی در آمریکا یکی از مواردی است که زمینه را برای سودجویان فراهم میکند تا راهکارهایی را برای سودجویی و کلاهبرداری از کسانی که رویای مهاجرت به آمریکا را دارند، فراهم کند و تنور مهاجرت را برای مشتاقان مهاجرت داغ نگه دارد. همه اینها در شرایطی است که ایران رتبه بالایی در مهاجرتفرستی بهویژه مهاجرت نخبگان در میان سایر کشورها دارد و با وجود سالها تحریم، شرکت در لاتاری برای شهروندان ایرانی ممنوع نشده و مهاجرپذیری از ایران جزو تحریمها قرار نگرفته است؛ بهعنوان مثال بعضی از شرکتها و موسسات با آگاهی از ناآشنایی کاربران از نحوه ثبت نام در این قرعهکشی بزرگ هزینههایی را برای این مرحله از آنها میگیرند، در حالی که ممکن است این افراد اصلا ثبت نام هم نشده باشند. البته ماجرا تنها به کلاهبرداری در زمان ثبت نام محدود نمیشود، برخی از کلاهبرداران برای آنهایی که در لاتاری به صورت صوری ثبت نام شدهاند، ایمیلهایی میفرستند و خبر جعلی برندهشدنشان را در لاتاری اعلام میکنند. آنها در قبال این خبر، درخواست واریز اینترنتی مبلغهای قابل توجهی پول تحت عنوان مالیات و... میکنند و درنهایت متقاضیان را سرکیسه میکنند؛ غافل از اینکه تمام مکاتبات دولت آمریکا با آدرسهای رسمی منتهی به پسوند gov انجام میشود و هر آدرسی با پسوندهای دیگر حتی اگر این عبارتgov در آن آمده باشد، جعلی است. توجه داشته باشید که مثلا آدرس فرضی مثل unitedstate.gov.com یک سایت غیردولتی و کامرشیال است و هر کس میتواند نظیر چنین آدرسهایی را تهیه و یک سایت برای عملیات متقلبانه فراهم کند. بدتر از اینها سایتهایی هستند که این عبارت متقلبانه فقط در بخش ایمیل آنها آمده است مثلا usa.gov@post.com یا چیزهایی شبیه به اینکه در جعلیبودن آنها تردیدی نیست. در پیامک یا ایمیل دریافتشده اعلام شده برنده جایزه در قرعهکشی شدید که هرگز وارد آن نشدهاید. از شما خواسته میشود جزییات حساب بانکی یا مبالغی پول را برای دریافت جایزهتان ارسال کنید.
یکی از پیامدهای مهاجرت این است که جامعه دچار پیری جمعیت میشود؛ چون اغلب مهاجران افراد جوان و فعال جامعه است. مهاجرت پدیدهای است که در ابعاد گسترده اجتماعی، اقتصادی،سیاسی و... تأثیر خود را بر جای میگذارد.
منبع: روزنامه شهروند
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: دانستنی ها خواندنی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۶۹۹۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مزه دورکاری در اقتصاد آمریکا
وقتی صحبت از رشد اقتصادی میشود، آمریکا به راحتی اروپا را شکست میدهد. عوامل بسیاری عملکرد بهتر آمریکا را توضیح میدهد؛ از نوآوری در فناوری گرفته تا ذخایر عظیم انرژی از عوامل این اختلاف است. اما یک پاسخ سرراستتر نیز وجود دارد که از پاسخهای قبلی نیز سادهتر است؛ همانطور که رئیس صندوق نفت نروژ در مصاحبهای با فایننشالتایمز در ۲۴آوریل گفت:
به گزارش دنیای اقتصاد؛ «آمریکاییها سختتر کار میکنند.» با این حال به نظر میرسد دورکاری موجب میشود تا کارمندان آمریکایی با وجود برخی ظرافتها و تفاوتها، اندکی اروپاییتر شوند. بر این اساس دورکاری موجب شده تا آمریکاییها کمتر در محل کار حضور داشته باشند؛ اما همزمان با حضور در یک مکان تفریحی، از امتیاز دورکاری بهره ببرند.
در ذهن افراد، کلیشههای اقتصادی مشهوری وجود دارد که عمدتا نادرست هستند؛ اما یکی از استثناها مربوط به این باور است که آمریکاییها ثروتمندترند؛ چون بیشتر کار میکنند. وقتی صحبت از رشد اقتصادی میشود، آمریکا به راحتی اروپا را شکست میدهد. عوامل بسیاری عملکرد بهتر آمریکا را میسازند؛ از نوآوری در فناوری گرفته تا ذخایر عظیم انرژی.
اما یک توضیح تقریبا ساده وجود دارد که چندان بیراه نیست؛ همانطور که رئیس صندوق نفت نروژ در مصاحبهای با فایننشال تایمز در ۲۴آوریل اعلام کرد: آمریکاییها سختتر از اروپاییها کار میکنند. در واقعیت، اعداد نیز این ادعا را تایید میکنند. بر اساس دادههای OECD، بهطور متوسط آمریکاییها ۱۸۱۱ ساعت در سال کار میکنند.
این عدد ۱۵درصد بیشتر از ساعات کار شهروندان اتحادیه اروپا است که میانگین ۱۵۷۱ساعت در سال کار میکنند. این تفاوت فقط محدود به این نیست که اروپاییها چند هفته بیشتر از آمریکاییها را در ساحل بگذرانند. طبق اعلام سازمان بینالمللی کار، روز کاری در بریتانیا، فرانسه و آلمان نیم ساعت کمتر از آمریکا است.
فراغت بهتر است یا ثروت؟با مشاهده این تفاوتها، سوالی که به ذهن میرسد این است کدامیک شیوه بهتری برای زیستن است، پول بیشتر یا وقت آزادتر؟ واقعیت این است که انتخاب سختی برای افراد است. کسانی که در آمریکا هستند طبق برنامههای آمریکایی کار میکنند. کسانی که در اروپا هستند با هنجارهای اروپایی مطابقت دارند.
در واقع سوال کلیدیتر این است که چرا آمریکاییها ساعات بیشتری را کار میکنند. پاسخ به این سوال به یک مشاهده عجیب و جدید منتهی میشود؛ دورکاری موجب شده تا کارمندان گلادیاتور آمریکایی بیشتر شبیه همتایان اروپایی خود شوند.
نخستین حدس نشان میدهد که فرهنگ ممکن است دلیل تغییر ساعات کار باشد. شاید اروپاییها از اوقات فراغت خود بیشتر لذت ببرند. آنها در مورد نحوه گذراندن اوقات فراغت، با شهرهای زیبا، لذتهای آشپزی، کوههای ناهموار و خیلی چیزهای دیگر احاطه شدهاند و تنها یک مسافرت با قطار یا پرواز با تخفیف با آنها فاصله دارند.
ممکن است آمریکا صرفا جذابیتهای کمتری برای ارائه به مسافران داشته باشد و هرآنچه که دارد نیز در پهنه جغرافیایی بسیار بزرگتری پراکنده شده است که تا حدودی توضیح میدهد که چرا اروپا سالانه حدود ۱۵۰میلیون گردشگر، معادل دو برابر آمریکا، از خارج از کشور جذب میکند. نظرسنجیها نشان میدهد که آمریکاییها کار سخت را به خودی خود ارزشمند میدانند. در نهایت این «فردگرایی زمخت» چیزی است که آمریکا را ساخته است.
چوب مالیات بر سر اروپااما مشکل اینکه مساله را در تفاوت فرهنگ خلاصه کنیم این است که تا اوایل دهه۱۹۷۰ بسیاری از اروپاییها بیشتر کار میکردند. ساعات کار در آمریکا همچنان مشابه آن زمان است. تغییر بزرگ این است که اروپاییها اکنون کمتر زحمت میکشند. در نیم قرن گذشته، ساعات کاری در آلمان ۳۰درصد کاهش یافته است.
چیزی فراتر از فرهنگ در حال اثرگذاری است. ادوارد پرسکات، اقتصاددان آمریکایی، به یک نتیجه جنجالی رسید و استدلال کرد که کلید اصلی این معما مالیات است. تا اوایل دهه۱۹۷۰، سطح مالیات در آمریکا و اروپا مشابه بود و ساعات کار نیز به همین ترتیب در یک سطح قرار داشت.
در اوایل دهه۱۹۹۰، مالیاتها در اروپا افزایش یافته بود و به نظر پرسکات، نیروی کار قاره سبز انگیزه کمتری برای کار داشتند. امروزه شکاف قابل توجهی وجود دارد؛ درآمد مالیاتی آمریکا ۲۸درصد تولید ناخالص داخلی است؛ درحالیکه این عدد در اروپا حدود ۴۰درصد است.
اما اثرگذاری مالیات بر عرضه کار چندان ساده نیست. برخی از کارگران ممکن است با توجه به این که میتوانند پول بیشتری را به خانه ببرند، با عرضه ساعات کار طولانیتر به سطوح کمتر مالیات پاسخ دهند. در مقابل، دیگران ممکن است تصمیم بگیرند که درآمد اضافی پس از مالیات به آنها امکان میدهد کمتر کار کنند و همچنان از سبک زندگی مطلوب خود لذت ببرند.
یک مطالعه اخیر توسط یوزف سیگوردسون از دانشگاه استکهلم بررسی کرد که در دوران اصلاح نظام مالیاتی در سال۱۹۸۷، کارگران ایسلندی چگونه به یک سال تعطیلی مالیات بر درآمد واکنش نشان دادند. اگرچه افرادی که انعطافپذیری بیشتری داشتند؛ بهویژه افراد جوانتر در مشاغل پارهوقت واقعا ساعات بیشتری را صرف کار کردند، افزایش کلی ساعات کار نسبت به آنچه مدل پرسکات میگفت ناچیز بود.
مقررات تاثیرگذار استبه نظر میرسد در تعیین میزان عرضه نیروی کار، مقررات اهمیت بیشتری دارد. قوانین اروپا به کارگران قدرت زیادی میدهد و مواردی، چون سیاستهای سخاوتمندانه مرخصی والدین و قوانین سختگیرانهتر در مورد اخراج کارکنان را دربرمیگیرد.
بسیاری از کشورهای اروپایی سعی میکنند برای زمان کاری محدودیتهایی قائل شوند، مثلا فرانسه هفته کاری را ۳۵تعریف کرده است. این سقفها تا حدودی نادرست بودهاند و نتوانستند آنطور که طرفداران آن میخواستند، اشتغال را افزایش دهند. آنها همچنین حفرههای زیادی دارند. با این حال اکثر مطالعات تایید میکنند که این مقررات ساعات کاری را کاهش دادهاند.
پول همهچیز نیسترابطه مهم دیگر این است که با ثروتمندتر شدن افراد، معمولا آنها میخواهند کمتر کار کنند. مقاله اخیر صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که در اروپا، میان سرانه تولید ناخالص داخلی و ساعات کار ارتباط قوی وجود دارد. مردم کشورهای ثروتمندتر مانند هلند معمولا کمتر از کشورهای فقیرتر مانند بلغارستان کار میکنند.
با این حال، این سوال همچنان باقی است: آمریکاییها از بسیاری از اروپاییها ثروتمندتر هستند، پس چرا آنها همچنان بیشتر کار میکنند؟ شاید اوقات فراغت یک مساله کنش جمعی باشد. آمریکاییها ممکن است بخواهند از روسای خود مرخصیهای طولانیتر بگیرند؛ اما نگران هستند که بهعنوان افراد تنبل دیده شوند.
مقالهای در سال۲۰۰۵ توسط آلبرتو آلسینا از دانشگاه هاروارد و همکارانش استدلال کرد که اتحادیههای قویتر اروپا در واقع این مشکل اقدام جمعی را با مبارزه برای مرخصی با حقوق حل کردند که درنهایت قانون شد. آمریکا، با وجود اتحادیههای ضعیفتر، یکی از معدود کشورهایی است که مرخصی با حقوق اجباری ندارد.
دورکاری کار خود را میکندیکی از پیشرفتهای جدید و جذاب، اختلاف در ساعات دورکاری است. در سال ۲۰۲۳، نظرسنجی جهانی از نهادهای کاری نشان داد که کارمندان تمام وقت در آمریکا ۱.۴ روز در هفته از خانه کار میکنند؛ درحالیکه در اروپا ۰.۸ روز این کار را انجام میدهند. استفاده از این تقسیم بندی، بر دادههای ساعات کاری گردآوریشده توسط OECD نتیجه قابل توجهی به همراه دارد:
اروپاییها و آمریکاییها اکنون تقریبا به یک اندازه در محل کار، معادل ۱۳۰۰ساعت وقت میگذرانند. به عبارت دیگر، ۱۵درصد اضافی از کاری که آمریکاییها سالانه انجام میدهند، اکنون از خانههای خودشان یا گاهی اوقات در ساحل و شاید از یک شهر در اروپا انجام میشود. آمریکاییها همچنان سختتر کار میکنند، اما لذتبخشتر از گذشته این کار را انجام میدهند.